جدول جو
جدول جو

معنی اسطوره ای - جستجوی لغت در جدول جو

اسطوره ای
أسطوريٌّ
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به عربی
اسطوره ای
Legendary, Mythical
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اسطوره ای
légendaire, mythique
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اسطوره ای
কিংবদন্তি , পুরাণিক
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به بنگالی
اسطوره ای
اسطوروی , اساطیری
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به اردو
اسطوره ای
efsanevi
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اسطوره ای
wa kihistoria, wa hadithi
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اسطوره ای
legendario, mítico
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اسطوره ای
legendär, mythisch
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به آلمانی
اسطوره ای
легендарний , міфічний
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اسطوره ای
legendarny, mityczny
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به لهستانی
اسطوره ای
传说的 , 神话的
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به چینی
اسطوره ای
lendário, mítico
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اسطوره ای
leggendario, mitico
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اسطوره ای
legendarisch, mythisch
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به هلندی
اسطوره ای
легендарный , мифический
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به روسی
اسطوره ای
ในตำนาน , ตำนาน
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به تایلندی
اسطوره ای
legendaris, mitologis
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اسطوره ای
पौराणिक
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به هندی
اسطوره ای
אגדי , מִתְעוֹרֵר
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به عبری
اسطوره ای
伝説的な , 神話の
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به ژاپنی
اسطوره ای
전설적인 , 신화적인
تصویری از اسطوره ای
تصویر اسطوره ای
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ رَ / رِ)
منسوب به انگوره. انگوری:
بصوف از آن جهت انگوره ای لقب کردند
که گه گهی لکه بر وی ز بادۀ عنبیست.
نظام قاری (دیوان ص 49).
رجوع به انگوره و انگوری شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از به طور اسطوره ای
تصویر به طور اسطوره ای
Mythically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور اسطوره ای
تصویر به طور اسطوره ای
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از به طور اسطوره ای
تصویر به طور اسطوره ای
мифически
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از به طور اسطوره ای
تصویر به طور اسطوره ای
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از به طور اسطوره ای
تصویر به طور اسطوره ای
міфічно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از به طور اسطوره ای
تصویر به طور اسطوره ای
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از به طور اسطوره ای
تصویر به طور اسطوره ای
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از به طور اسطوره ای
تصویر به طور اسطوره ای
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از به طور اسطوره ای
تصویر به طور اسطوره ای
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از به طور اسطوره ای
تصویر به طور اسطوره ای
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از به طور اسطوره ای
تصویر به طور اسطوره ای
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از به طور اسطوره ای
تصویر به طور اسطوره ای
อย่างตำนาน
دیکشنری فارسی به تایلندی